شهرزاد گفت: ای مَلِک جوانبخت! ملکشهرمان با وزیر خلوت کرده گفت: ای وزیر! با من بگو که در کار فرزند خود قمرالزمان چون کنم که من با تو در ازدواج او مشورت کردم و تو مرا اشارت کردی بر اینکه امر ازدواج با او بگویم. من هم با او گفتم. او با من مخالفت کرد. اکنون هرچه صلاح دانی با من بازگوی. وزیر گفت...
ادامۀ قصه را اینجا گوش کنید.
- ۲۵ آبان ۹۶ ، ۱۹:۵۷