حکایتِ هزار و یک‌شب

حکایتِ هزار و یک‌شب

هزار و یک شب، هزار و یک قصّه بشنوید:

در کانالِ «شهرزادِ قصه‌گو»👇🏻

T.me/ShahrzadeQessegoo

سایت:
www.ShahrzadeQessegoo.ir

پیوندها

چون شب یکصد و شصت و هشتم برآمد

پنجشنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۶، ۰۷:۵۶ ب.ظ

شهرزاد گفت: ای مَلِک جوان‌بخت! گوهری گفت: ناگاه زنی دست مرا بگرفت و چون نیک نظر کردم دیدم کنیز شمس‌النهار است؛ ولی بسی شکسته‌خاطر و پریشان‌حال. چون یکدیگر را بشناختیم هردو گریان گشتیم، تا خانه بیامدیم. پس به او گفتم: دانستی که علی‌بن‌بکار را کار چگونه شد؟ ...

ادامۀ قصه را اینجا گوش کنید.

  • ۹۶/۰۸/۲۵
  • سَرو سَهی