چون شب یکصد و سی و چهارم برآمد (بخش دوم)
يكشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۰۱ ب.ظ
پس از آن ورقه فروپیچیده به عجوز داد؛ عجوز کتاب گرفته به نزد تاجالملوک روان شد. چون به تاجالملوک داد و او از مضمون کتاب آگاه شد دانست که سیده دنیا سنگدل است و رسیدن تاج الملوک بدو دشوار است. شکایت به وزیر برد و در کار خود تدبیر نیگو خواست. وزیر گفت هیچ حیله نمانده که سود بخشد، مگر این که ...
ادامۀ قصه را اینجا گوش کنید.