حکایتِ هزار و یک‌شب

حکایتِ هزار و یک‌شب

هزار و یک شب، هزار و یک قصّه بشنوید:

در کانالِ «شهرزادِ قصه‌گو»👇🏻

T.me/ShahrzadeQessegoo

سایت:
www.ShahrzadeQessegoo.ir

پیوندها

چون شب نودم برآمد

پنجشنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۱:۴۹ ب.ظ

شهرزاد گفت: ای مَلِک جوان‌بخت! چون بامداد شد و دلیران جنگ را آماده گشتند، ملک فریدون سرهنگان لشکر را بخواست و خلعتشان بداد و صلیب بر روی ایشان نقش کرد و با بخوری که پیشتر ذکر شد، بخورشان داد. پس از آن لوقا را که شمشیر مسیحش می‌گفتند پیش خوانده به همان فضله بخورش داد و این لوقا بس دلیر بود...

ادامۀ قصه را اینجا گوش کنید.