چون شب یکصد و بیست و نهم برآمد
سه شنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۵۴ ب.ظ
شهرزاد گفت: ای مَلِک جوانبخت! تاجالملوک چون قصۀ آن جوان بشنید در شگفت ماند، با جوان گفت: به خدا سوگند آنچه بر تو گذشته به دیگری نگذشته؛ ولیکن قصد من این است که از تو چیزی را بپرسم. عزیز گفت: ای ملکزاده! چه خواهی پرسید؟...
ادامۀ قصه را اینجا گوش کنید.