چون شب یکصد و بیست و سوم برآمد
چهارشنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۱۷ ب.ظ
شهرزاد گفت: ای مَلِک جوانبخت! آن جوان با تاجالملوک گفت که: پیرزن مرا در میان خانه افکند و خود نیز به خانه اندر آمده در خانه فروبست. چون دختر قمرمنظر مرا در میان خانۀ در بسته دید، پیش آمده مرا به کنار گرفت و به زمینم انداخت و بر سینۀ من بنشست و ...
ادامۀ قصه را اینجا گوش کنید.