بررسی ریشههای زنستیزی در هزار و یکشب (قسمت پنجم)
نویسندگان: حسین حسنپور آلاشتی، سوگل خسروی
مجسمههای زنان متعلق به دوران پارینهسنگی و نوسنگی که برخی از آنها سی هزار سال قدمت دارند، نشاندهندۀ موقعیت والای زنان قبل از اقتدار پدرسالاری در جوامع اروپایی است. در ایران نیز، بومیان نجدایران که در هزارۀ هشتم ق.م از زندگی غارنشینی به زندگی کشاورزی روی آورده بودند، در هزارۀ بعد، زندگی مدنی سادهای را بنیان نهادند. در چنین زمانی، زنان به سبب دخالت و سیطره بر شئون گوناگون زندگی، جنبۀ ایزدگونگی و تقدس یافتند و نماد پرستش شدند و به مانند الهۀ مادر تا قرنها مورد پرستش ایرانیان قرار گرفتند. ردّ این زن سالاری بومی در نجدایران را میتوان در برخی داستانهای عاشقانۀ شاهنامه که در آنها زنان در ابزار عشق پیشقدم میشوند نیز دید. بنابراین مدارک موثقی مربوط به پرستش مادر-ایزدان از ناحیه مدیترانه، از شرق ایران و غرب روم، میانرودان مصر و یونان به دست آمده است. باستانشناسی در همۀ آسیای غربی، ایران و آسیای میانه، از مصر و یونان در غرب تا به درۀ سند و کوههای هندوکش در شرق، ما را با ستایش بسیار کهن و گستردۀ الهه مادر در ادوار پیش از تاریخ آشنا کرده است که واقعیت اعتقاد به این الهۀ مادر را در وجود پیکرکهای بسیار فراوان الههها میتوان جست که نماد باروری، برکت و نعمت به شمار میآید. او حامی و پرورندۀ فرزندی آسمانی و خود نماد الهی فرزندزائی زنان و مادری است. در نخستین جوامع بشری، زن کارهای قبیله را اداره میکند و به مقام روحانیت میرسد و زن ناقل خون قبیله به خالصترین شکل خود به شمار میرود و زنجیر اتصال خانواده به وسیلۀ آنها صورت میگیرد. در واقع زن به اقتضای کار و اشتغالش، کشاورزی، قدرت و شأن و منزلتی شایان کسب میکند و مادر و سرور طبیعت دانسته میشود و کیش پرستش زن ایزدان رواج می یابد. حضور ایزد بانوان متعددی در اساطیر ملل مختلف دلیل این مدعاست. در ایران، ایزد بانوی سپندارمذ که مظهر مهر و بردباری و فروتنی است و آناهیتا، ایزد نگهبان آب که به شمار آوردن موکل این عنصر مقدس و ارزشمند وجود ایزد به صورت یک فرشته زن، دلیل احترام ایرانیان قدیم به زنان است. بانوانی هم چون آفرودیت، آرتمیس، آتنا در اساطیر یونان و ایزد بانوان سرسوتی، آدیتی، راتی در اساطیر هند نشان دهندۀ مقام والای زن در اساطیر ملل مختلف است.