چون شب یکصد و هشتادم برآمد
جمعه, ۲۶ آبان ۱۳۹۶، ۰۳:۴۵ ب.ظ
شهرزاد گفت: ای مَلِک جوانبخت! دهنش چشم به قمرالزمان دوخته ساعتی تأمل کرد. آنگاه سری بجنبانید و با میمونه گفت: ای خاتون! به خدا سوگند که تو معذوری، ولیکن دختران را آنیّتیست که پسران را نیست و به خدا سوگند که معشوق تو در حُسن و جمال و بهجت و نیکویی ...
ادامۀ قصه را اینجا گوش کنید.
- ۹۶/۰۸/۲۶