چون شب یکصد و پنجاه و سوم برآمد
شنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۶، ۱۱:۱۰ ب.ظ
حکایت علیبنبکار و شمسالنهار: شهرزاد گفت: ای مَلِک جوانبخت! در زمان گذشته به عهد خلافت هارونالرشید، بازرگانی پسری داشت، ابوالحسنعلیبنطاهر نام و آن بازرگان توانگر و مرفهالحال و خوشروی بود. هرکس او را میدید، به صحبت او رغبت میکرد و او بیاجازۀ خلیفه، به دارالخلافه رفتی و همسران و کنیزان خلیفه او را دوست میداشتند و با خلیفه منادمت میکرد...
ادامۀ قصه را اینجا گوش کنید.
- ۹۶/۰۸/۲۰