حکایتِ هزار و یک‌شب

حکایتِ هزار و یک‌شب

هزار و یک شب، هزار و یک قصّه بشنوید:

در کانالِ «شهرزادِ قصه‌گو»👇🏻

T.me/ShahrzadeQessegoo

سایت:
www.ShahrzadeQessegoo.ir

پیوندها

چون شب یکصد و پنجاه و دوم برآمد (بخش دوم)

شنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۶، ۱۱:۰۹ ب.ظ

شهرزاد گفت: پس خارپشت پیوسته ایشان را به این سخنان پند می‌گفت و به همین حرف‌ها زهد و پرهیزگاری آشکار می‌کرد تا این‌که ایشان بر او اعتماد کرده فریب نیرنگ او را بخوردند و به خانۀ او درآمدند. خارپشت در خانه بگرفت و دندان در هم سودن آغاز کرد. چون حیلۀ آن پلیدک به قمریان آشکار گشت...

پ.ن: جولا به نساج گویند. (لغت نامۀ دهخدا)

ادامۀ قصه را اینجا گوش کنید.

  • ۹۶/۰۸/۲۰
  • سَرو سَهی