چون شب یکصد و چهل و سوم برآمد
جمعه, ۱۹ آبان ۱۳۹۶، ۱۱:۵۲ ب.ظ
شهرزاد گفت: ای مَلِک جوانبخت! باکون بنشست و همان خنجر در آستین داشت. پس باکون گفت: سخن نغز و حدیثی که من آن را شنیدهام این است:
حکایت عاشق حشیش کشیده: مردی بود خوبرویان دوست داشتی و مال بدیشان صرف کردی تا اینکه بیچیز شد و جهان بر او تنگ گشت و در اسواق همی گردید تا چیزی به دست آورد بدان سیر شود. ناگاه ...
ادامۀ قصه را اینجا گوش کنید.
- ۹۶/۰۸/۱۹