حکایتِ هزار و یک‌شب

حکایتِ هزار و یک‌شب

هزار و یک شب، هزار و یک قصّه بشنوید:

در کانالِ «شهرزادِ قصه‌گو»👇🏻

T.me/ShahrzadeQessegoo

سایت:
www.ShahrzadeQessegoo.ir

پیوندها

چون شب یکصد و چهلم برآمد

جمعه, ۱۹ آبان ۱۳۹۶، ۱۱:۵۱ ب.ظ

شهرزاد گفت: ای مَلِک جوان‌بخت! بزرگان دولت، ملک ساسان را از واقعۀ کان‌ماکان باخبر کردند و گفتند: او پسر پادشاه ما و نبیرۀ ملک نعمان است. شنیده‌ایم که او غربت اختیار کرده. چون ملک ساسان این را بشنید از نیکویی‌های ضوءالمکان که با او کرده بود یاد آمدش. محزون و اندوهناک شد...

ادامۀ قصه را اینجا گوش کنید.

  • ۹۶/۰۸/۱۹
  • سَرو سَهی