حکایتِ هزار و یک‌شب

حکایتِ هزار و یک‌شب

هزار و یک شب، هزار و یک قصّه بشنوید:

در کانالِ «شهرزادِ قصه‌گو»👇🏻

T.me/ShahrzadeQessegoo

سایت:
www.ShahrzadeQessegoo.ir

پیوندها

چون شب یکصد و بیست و یکم برآمد

دوشنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۲۷ ب.ظ

شهرزاد گفت: ای مَلِک جوان‌بخت! آن جوان با تاج‌الملوک گفت که: دختر گفت: مرا بیم از آن است که به مصیبتی گرفتار شوی و پس از دختر عمّت کس نباشد که تو را خلاص کند. هزار حیف از دختر عمّت. کاش من او را پیش از مرگ می‌شناختم و به نیکویی‌های او که با من کرده پاداش می‌دادم. خدا او را بیامرزد که او...

ادامۀ قصه را اینجا گوش کنید.