چون شب نود و چهارم برآمد
دوشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۱:۲۸ ب.ظ
شهرزاد گفت: ای مَلِک جوانبخت! چون ما این سخنانِ دیوار شنیدیم دانستیم که آن عابد، از بزرگان صالح است و از بندگان خاص پروردگار. پس سه روز سفر کردیم و به آن دیر رسیدیم. به سوی آن دیر رفته یک روز به رسم بازرگانان در آن جا بماندیم. چون شب برآمد و تاریکی جهان را فرا گرفت، به سوی آن صومعه که سردابه در آنجا بود روان گشتیم. از سردابه آواز تلاوت قرآن شنیدیم...
ادامۀ قصه را اینجا گوش کنید.